من هم دانشجو هستم
به بهانه گرامی داشت روز دانشجو، در 16 آذر ماه هر سال برنامه ها ی مختلفی در جای جای ایران عزیزمان برگزار می شود. با یک نگاه اجمالی این نشست ها و تجمع ها را می توان به چند دسته تقسیم کرد : دسته اول کسانی هستند که واقعا می خواهند از قشر دانشجو و شهدای دانشجو یاد کنند و به درد دل دانشجو ها گوش کنند بلکه بتوانند بخشی از خواسته های بحق و دل سوزانه دانشجویان را به مرحله عمل برسانند.این دسته از افراد بدون غرض و بدون استفاده ابزاری از دانشجو و محیط دانشگاه ، واقعا به دنبال تحقق اهداف بزرگ و برآورده شدن خواسته های مقام معظم رهبری ،از دانشجو و دانشگاه هستند و برای بهتر شدن و رشد و تعالی علمی و فرهنگی دانشجویان تلاش می کنند که انشالله اجر تمامی زحماتشان را خواهند گرفت.
دسته بعدی کسانی هستند که به بهانه روز دانشجو ،به دنبال استفاده های جناحی و سیاسی خودشان هستند.این افراد نه به دنبال رشد و تعالی ، بلکه به دنبال دور شدن دانشجو از درس و دین خود هستند.اینها می خواهند با حضور در جمع دانشگاهیان ابتدا به دنبال موجه جلوه دادن خود هستند و بعد اگر بتوانند برداشت های سیاسی داشته باشند. حزب سیاسی خود را معرفی کنند یا برای حزب خود یار و طرف دار جذب کنند.
افرادی دیگر هستند که فقط به دنبال ایجاد یک سر وصدا هستند و چون جای دیگری برای خود پیدا نمی کنند بالاجبار به محیط دانشگاه رومی آورند تا با ایجاد سر و صدای چند نفر بتوانند از آب گل آلود ایجاد شده ، ماهی درشت صید کنند.
اما من هم دانشجو هستم ، خیلی از شماها مرا خوب می شناسید. در مناسبت های مختلف مرا با چشم خود دیده اید ، به بصیرت من ایمان دارید، هوش و استعداد مرا شاهد بوده اید. در بهبوهه های مختلف مرا و حرکت های مرا تحلیل کرده اید.آری من دانشجو هستم ،همان که در 8 سال دفاع مقدس،سنگر درس دانشگاه را به پشت خاکریز های خط مقدم جبهه انتقال دادم ،با کتاب و تفنگ با دشمن متجاوز جنگیدم.
من دانشجو هستم ،همان که در سنگر تهاجم فرهنگی به فرمان علی زمان خود جانانه ایستادم و از فرهنگ ملی و مذهبی خود دفاع کردم. من همانم که وقتی استاد تحلیل رفته تحلیل سیاسی در دانشگاه به نوع پوشش و ریش من ایراد گرفت و به قول خود مرا مسخره کرد و در جمع دانشجویان با وقاحت تمام عنوان کرد که در زمان حال شماها از قیافه خودتان خجالت می کشید و نمی توانید با این ریخت و قیافه مذهبی در میادین اصلی شهر ،مثل میدان ونک و تجریش و... حاضر شوید... من همانم که در جواب این استاد نما با تمام ادب ایستادم و جواب دادم که نه تنها از قیافه خودم خجالت نمی کشم ،بلکه افتخار می کنم که حداقل خودم را شبیه مردان خدا کرده ام همانهایی که جان دادند تا من وشما در این دانشگاه وارد شویم و با تکیه بر خون شهدا ، چنین افکاری را به زبان بیاوریم.
من دانشجو هستم ، همان که اکثر روزهای تعطیلم را صرف صحبت با جوانان زاویه پیدا کرده با دین و انقلاب ،کرده ام همان که هرجا وارد شدم و با جوانان صحبت کردم ماثر واقع شدم متاثر نشدم و از حقانیت دینم و فرهنگم جانانه دفاع کردم.
من همان دانشجویی هستم که بنا به دستور نور چشممان سید علی خامنه ای در مقابل برخی از مدعیان دروغین فرهنگی ایستادم و از فرهنگ شهادت و رشادت دفاع کردم.
آری من دانشجو هستم، نه بی سوادم و نه کم سواد و تازه به دوران رسیده، من در تمام دوران بوده ام و پیشاپیش خیلی از اقوام و صنوف دیگر ،دوشادوش دوستان شهیدم به امر رهبرم ایستادم و هنوز هم با صدای بلند فریاد می زنم : تا زنده ام رزمنده ام مطیع امر رهبرم.
من دانشجو هستم با بصیرت ، با چشمانی باز تمامی حرکات دوستان و دشمنانم را تحلیل می کنم و هیچ حرکتی را که بخواهد به ضرر دین و مملکتم باشد را بی پاسخ نمی گذارم ...
حرفهای یک دانشجوتمام ضمیمه های این متن واقعی اند...
نحن الصامدون
یاعلی